دلنوشته های زائران عتبات عالیات (کاروان نوای بقیع خرم آباد از 96/1/1 تا 96/1/9)
جمعه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۰۲ ب.ظ
در آغازین روز سال 1396 که همزمان با ایام میلاد مسعود یگانه دخت نبی مکرم اسلام، حضرت محمدمصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، توفیق خدمتگذاری به زائران باصفای عتبات عالیات را در قالب کاروان «نوای بقیع خرم آباد» پیدا کردم.
ساعت 16 روز اول فروردین ماه 1396 از خرم آباد سفرمان را آغاز کردیم و ساعت 23 9 فروردین به خرم اباد رسیدیم.
سفری خوب، با زائرانی با صفا و بی ریا بود. چون ایام تعطیلی ادارات و مدارس بود، همه زائران از کارکنان کشوری و لشکری و همچنین خانوادههای محترم آنان بود.
حضور کودکان، نوجوانان و جوانان، صفابخش کاروان بود. ترکیب زائران به نحوی بود که مسئولیت مرا چند برابر کرده بود. زیرا آنچه قرار بود ارائه کنم، میبایست متناسب با زائران میبود.
در پایان سفر و در مسیر برگشت که هنوز در خاک عراق بودیم، از زائران عزیز خواستم تا دلنوشتهها و مشاهدات خود را از این سفر معنوی مرقوم نمایند.
همه دلنوشته ها را در اتوبوس خواندم و درپایان ضمن رایگیری به 3 دلنوشته برتر که داروان آن، خود زائران بودند، هدیه معنویای تقدیم کردم.
آنچه در پیشرو میآید، دلنوشته زائران محترم کاروان است که برخی از آنها همراه با نام زائر است. به جهت حفظ امانت، تصویر دلنوشتهها را عینا تقدیم میکنم.
سفری خوب، با زائرانی با صفا و بی ریا بود. چون ایام تعطیلی ادارات و مدارس بود، همه زائران از کارکنان کشوری و لشکری و همچنین خانوادههای محترم آنان بود.
حضور کودکان، نوجوانان و جوانان، صفابخش کاروان بود. ترکیب زائران به نحوی بود که مسئولیت مرا چند برابر کرده بود. زیرا آنچه قرار بود ارائه کنم، میبایست متناسب با زائران میبود.
در پایان سفر و در مسیر برگشت که هنوز در خاک عراق بودیم، از زائران عزیز خواستم تا دلنوشتهها و مشاهدات خود را از این سفر معنوی مرقوم نمایند.
همه دلنوشته ها را در اتوبوس خواندم و درپایان ضمن رایگیری به 3 دلنوشته برتر که داروان آن، خود زائران بودند، هدیه معنویای تقدیم کردم.
آنچه در پیشرو میآید، دلنوشته زائران محترم کاروان است که برخی از آنها همراه با نام زائر است. به جهت حفظ امانت، تصویر دلنوشتهها را عینا تقدیم میکنم.
- ۹۶/۰۱/۱۱